ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون



 
ویروس‌ها هم مانند همه‌ی موجودات زنده به تغییرات محیط زیست حساس هستند، و اثر گل‌خانه‌ای، جنگل‌زدایی، و افزایش گاز کربنیک، ویروس‌ها را ناگزیر به دگرگونی مداوم می‌نماید.
از بدو پیدایش علم ویروس شناسی، یعنی اندکی پس از کشف باکتریوفاژها (ویروس‌هایی که باکتری‌ها را می‌خورند) توسط توورت در سال 1915 و هرل در سال 1917، دانشمندان همواره از تنوع نوع و شکل و ظرفیت تطبیق ویروس‌ها در شگفت بوده‌اند. گونه‌های مختلف ویروس‌ها بسیار متنوع و با اندازه‌های متفاوت هستند. کوچک‌ترین آن‌ها در حدود بیست نانومتر طول دارند و بزرگ‌ترینشان به چهارصد نانومتر می‌رسند. ویروس‌ها واحدهای ساختاری ندارند. از هنگامی که آندره لوف ویروس‌ها را دسته‌بندی کرد، چنین پذیرفته شده است که پاره‌ای از ویروس‌ها یک DNA و برخی دیگر، یعنی رتروویروس‌ها (مانند ویروس ایدز)، یک RNA دارند، و بسیار جهش‌پذیرند. یک مورد که به جهش مرگ‌آفرین مشهور است مربوط به ویروس گریپ است که همه‌گیری آن در سال 1918 میلادی، طی شش ماه، بیست میلیون قربانی در سراسر جهان به جا گذاشت.
تا چند سال پیش چنین تصور می‌شد که کم و بیش تمام ویروس‌ها سرشماری، شناسایی، و فهرست برداری شده‌اند. اما اخیراً ویروس‌هایی کشف شده اند که فقط متخصصان برجسته از وجود آن‌ها باخبر هستند، از جمله ویروس‌ ژونین، ویروس روسیو، و ویروس تب اِبولا. نام‌گذاری ویروس تب ابولا به این مناسبت بوده است که این بیماری نخستین بار در سواحل رودخانه‌ی ابولا در زئیر شناسایی شد و موجب پیدایش سه همه‌گیری در دهه‌ی 1970 میلادی گردید. طی یکی از این همه‌گیری‌ها نود و هشت درصد از افرادی که بدان آلوده شده بودند بیمار شدند و از آن میان هشتاد و هشت درصد به سرعت جان باختند. اما همان‌گونه که یاد شد ویروس‌ها همواره در حال دگرگون شدن هستند و نتیجه‌ی آلودگی به آن‌ها را نمی‌توان پیش‌بینی کرد. ویروس تب ابولا که خطرناک‌ترین ویروس تاریخ پزشکی است، در 1989 فاجعه‌ای به پا کرد، بدین سان که این ویروس در میان برخی از افراد یک گروه دویست‌تایی از میمون‌های دم درازی دیده شد که به منظور پژوهش‌های پزشکی از فیلیپین با صرف هزینه‌ای زیاد به امریکا فرستاده شده بودند. اما در ماه آوریل 1991 فاجعه‌ی دیگری پدید آمد. این بار در تگزاس، میمون‌های دم دراز دیگری علائمی از این بیماری نشان دادند و بدتر از آن، یکی از پژوهشگران که سرگرم کالبد شکافی یکی از میمون‌ها بود زخمی و ظاهراً گرفتار این بیماری شد.
چون در آن زمان هیچ نوع درمانی برای این بیماری ویروسی نمی‌شناختند، ناچار این پژوهشگر بداقبال را از دیگران جدا کردند و به انتظار نشستند تا بمیرد. اما سه هفته پس از آن حادثه، وی هنوز زنده بود و هیچ نوع علامت مشکوکی در او تظاهر نکرده بود. خون بیمار آزمایش شد و این بار که با دقت بیش‌تری ویروس را بررسی کردند، با این که این ویروس میمون‌ها را کشته بود و به نظر می‌رسید که با ویروس تب ابولا یکی باشد، درواقع همان ویروس نبود، ویروس دگرکون شده بود. هیچ کس نمی‌دانست که چه گذشت. آیا ویروس با انتقال به بدن انسان جهش یافته بود؟ و یا جهش در نزد همان میمون روی داده بود؟ آیا هم‌چنان برای میمون خطرناک بود و برای انسان خطری در بر نداشت؟ پژوهشگران گمان می‌کنند که این ویروس باید همان ویروس تب ابولا باشد که جهش پیدا کرده است. ویروس‌ها چنان جهش می‌یابند و تغییر رفتار می‌دهند که دیگر نمی‌توان به آسانی آن‌ها را بازشناخت و به اصل آن‌ها پی برد.
برای مثال، در سال 1950میلادی، در جزیره‌ی ترینیداد، تب اوروپوش به منزله‌ی یک بیماری مستقل شناخته شد. گمان می‌رفت که این بیماری به وسیله‌ی خفاش‌هایی که انسان را می‌گزند اشاعه پیدا می‌کند. پس از بررسی بیش‌تر معلوم شد که سکونتگاه و مأمن خاص این خفاش‌ها بر روی پوسته‌های دانه‌های کاکائو است. پژوهشگران امیدوارند که ناقل این ویروس تغییر پیدا نکند، زیرا ویروس‌ها از یک حیوان به حیوان دیگر هم منتقل می‌شوند به ویژه به خوک. این حیوان در غرب، بسیار نزدیک به انسان زندگی می‌کند، به هر حال خیلی نزدیک‌تر از خفاش‌های امریکای مرکزی، و هیچ بعید نیست که ویروس‌ها طی این انتقال‌ها و مهاجرت‌ها جهش بیابند، یعنی ژن‌های خود را مجدداً سازمان‌دهی کنند و خواصشان را تغییر بدهند. در این زمینه، یکی از نمونه‌های شناخته شده، گریپ خوک است. ابتدا این انسان بود که خوک را آلوده کرد، سپس خوک، همان ویروس را که جهش یافته و خطرناک‌تر شده بود به انسان بازگرداند.
اصولاً روابط انسان با حیوان نزدیک‌تر از آن است که خود انسان تصور می‌کند. برای مثال در افریقا، مردان برخی از قوم‌ها این عادت را دارند و یا داشتند که برای تحریک قوای جنسی، خون میمون را در عضله‌ی ران خود تلقیح کنند. بدون تردید، انتقال سویه‌ای از ویروس ایدز از حیوان به انسان، از این طریق صورت گرفته است. البته این ویروس بومی، ویروس HIV، عامل ایدز که امروزه می‌شناسیم، نیست، اما هیچ کس هم نمی‌تواند ادعا کند که این ویروس، ثمره‌ی جهشی از آن ویروس نباشد، زیرا ویروس‌ها نه تنها طی انتقال از حیوانی به حیوان دیگر تغییر می‌کنند، بلکه جهش‌پذیری، خاصیت آن‌هاست و برحسب محیطی که در آن وارد می‌شوند نیز دگرگون می‌گردند. اصولاً وقتی که ویروسی یاخته‌ای را که قبلاً با ویروس دیگری آلوده شده است آلوده سازد، یک تبادل القایی در بین این دو صورت می‌گیرد. یعنی دو ویروس که هر دو در DNA یاخته مستقر شده‌اند ژن‌هایشان را مبادله می‌کنند و به ویژه ژن‌هایی را مبادله می‌کنند که می‌توانند با هماگلوتین‌ها یا پروتئین‌های سطحی – که به واسطه‌ی آن‌ها به گویچه‌های سرخ می‌چسبند – تبادل رمز و اطلاعات بکنند. این تبادل‌ها مانند بازی رولت روسی است: هیچ‌کس نمی‌داند نتیجه چه خواهد شد. پاره‌ای از پژوهشگران معتقدند که ویروس HIV (ایدز) نیز در پی تبادل القایی به وجود آمده است، بدین سان که این ویروس که بسیار قدیمی و شاید به قدمت کره‌ی زمین بوده است در ابتدا چندان خطرناک نبوده است و پس از رسیدن به غرب و تبادل ژن با ویروس‌های دیگر چنین خطرناک شده است. این به طور خلاصه فرضیه‌ی به وجود آمدن عامل بیماری ایدز است که پژوهشگران بسیاری، از جمله پروفسور لوک مونتانیه، کاشف ویروس ایدز، به صُوَر مختلف از آن دفاع می‌نمودند.
مرکز نظارت بر بیماری‌ها در آتلانتا، یکی از مراکز بزرگ مراقبت‌های بین‌المللی از بیماری‌ها، به دو ویروس به‌خصوص توجه داشت، یکی به نام هانتان و دیگری «خویشاوند» آن که سئول نامیده می‌شود. این ویروس‌ها موجب بروز بیماری‌ای می‌شوند که از مشخصات آن عفونت حاد کلیه و درنتیجه افزایش فشار خون است. قبلاً چنین تصور می‌شد که این بیماری فقط در آسیا مستقر شده باشد. اما در بالتیمور در خون پانزده فرد مبتلا به نارسایی کلیه، فزونی و فشار خون پادتن‌های ضد ویروس سئول یافته شد. باید دید که آیا برخی از نارسایی‌های کلیه منشأ عفونی ندارند.
ویروس‌ها هم مانند همه‌ی موجودات زنده به تغییرات محیط زیست حساس هستند. واقعیت این است که اثر گُل‌خانه‌ای، جنگل‌زدایی، و افزایش گاز کربنیک، بدون آن‌که از مصرف روزافزون مواد شیمیایی سخنی به میان آوریم، ویروس‌ها را ناگزیر به دگرگونی مداوم می‌کنند. همه‌ی آن‌چه گفته شد مبین اهمیت جایگاه مهمی است که ویروس‌شناسی در پژوهش‌های زیست‌شناختی به خود اختصاص داده است و هم‌چنین تأکید بر الزامی است که در زمینه‌ی گسترش همه‌ی امکانات برای مبارزه با ویروس‌ها وجود دارد.